اجابت مزاج مطلوب از دیدگاه طبّ سنّتی

در تعریف یبوست باید به ۴ عامل توجه کرد:

۱- تعداد دفعات دفع مدفوع.

۲- کیفیت دفع.

۳- قوام مدفوع.

۴- حجم و جرم مدفوع.

ابن سینا اعتقاد دارد که به ازای مصرف هر وعده غذایی، شکم باید یک بار کار کند؛ به این ترتیب؛ در روزگار ما که مردم ۳ وعده غذا مصرف می کنند؛ باید ۳ بار هم دفع مدفوع داشته باشند؛ اما این تعریف، در عمل، برای اکثر مردم این دوره و زمانه، یک ایده آل است که دسترسی به آن چندان آسان نیست. به همین جهت ما با اجازه جناب ابن سینا عملاً می پذیریم که روزانه یک بار دفع مدفوع، حداقّل آن چیزی است که می توان از یک فرد سالم با رژیم غذایی امروزی انتظار داشت؛ اما به شرطی که عوامل بعدی نیز فراهم باشد.

به زبان ساده، دفع مطلوب، دفعی است که به آسانی و بدون هر گونه درد و ناراحتی انجام شود و پس از آن، شخص، احساس سبکی، راحتی و خالی بودن روده ها را تجربه کند. پس از حصول این دو شرط، نوبت شرط سوم و چهارم است؛ به این معنا که قوام مدفوع نیز نه زیاد سفت باشد و نه زیاد شل؛ و به لحاظ وزنی نیز تقریبا معادل غذای مصرف شده باشد. بنابراین تعریف نهایی قابل قبول برای این که بپذیریم کسی یبوست ندارد این است که حداقل روزی یک بار، آنهم به آسانی، دفع مدفوعی با قوام و حجم متناسب داشته باشد.

نکته: گاهی ظاهرا تمام شروط فوق، محقّق است امّا فرد مجبور است روزی ۷-۶ بار به دستشویی برود تا راحت بشود! به عبارت دیگر، میزان دفع مدفوع در هر بار، کم است-اگرچه میزان کلّی آن طبیعی است- از نظر ما، این حالت نیز نوعی یبوست یا اختلال دفع مدفوع محسوب می شود.

اجابت مزاج مطلوب از دیدگاه طبّ سنّتی

حکایت موش و مرگ موش و باقی ماجرا

موش، متاسّفانه جانور باهوشی است و این هوش، مبارزه با او را هم سخت می کند. برای مثال اگر یک سمّ سریع الاثر را برای معدوم کردن موش ها به کار ببریم، سایر موش ها از فاصله کم بین خوردن سم تا مردن رفقایشان، متوجّه ارتباط این خوردن و آن مردن می شوند و لذا بقیه از خوردن آن خودداری می کنند و به این ترتیب، اقدامات شهرداری محترم بدون اثر می ماند. به همین جهت هم برای این کار از سموم دارای اثر کند استفاده می کنند؛ به این ترتیب که بین زمانی که موش، سم را می خورد تا زمانی که می میرد چند روزی فاصله بیفتد تا بقیه موش ها نفهمند که مردن رفیقشان مربوط به آن غذایی است که چند روز پیش خورده است.

عجیب است که ما انسان ها نیز در مورد برخورد با اسهال و یبوست – و بسیاری از پدیده های مشابه – مانند موش ها عمل می کنیم؛ به این معنا که در مورد اسهال، از آنجا که پر سر و صداست و اگر بخواهد انسانی را تلف کند در عرض چند روز کار او را یکسره می کند؛ انواع برنامه های جهانی و منطقه ای و کشوری را با هزینه های گزاف اجرا می کنیم؛ ولی در مورد یبوست که آرام و بدون سر و صدا عمر بسیاری از انسان ها را کوتاه می کند و زمینه ساز اغلب بیماری ها – از جمله انواع سرطان ها – می شود، هیچ نگرانی نداریم. ظاهراً ما هم مثل موش ها متوجّه ارتباط بین یبوست و این همه عارضه و مرگ و میر نمی شویم. امّا مطمین باشید که یبوست، هزاران بار کشنده تر از اسهال است.

پاسخی بگذارید